شعر های عاشقانه کوتاه

چقدر تلخ شده ای ، این روزها قندهایت را در دل چه کسی آب میکنی ؟

———————
آنقدر باورت دارم که وقتی میگویی باران ، خیس میشوم !

————————
امشب به تو به صدا گوش میکنم / من هرچه هست جز تو فراموش میکنم / من در سیاهی و ظلمت رسیده ام به حادثه / شمعی که روشن است خاموش میکنم .

———————
قویی که شنا میکرد در برکه ی چشمانت / موجی که رها میشد در بستر چشمانت / قلبی که نفس میزد در دام گریبانت / من بودم و خواهم بود همواره پریشانت .

———————
مهربانیت از دور چه نزدیک است و عجیب حس میکنم که جغرافیا دروغی تاریخی است .

———————
به یاد هم بودن قشنگترین هدیه ای است که نیازی به با هم بودن نداره !

———————
این روزها شیر هم راضیه با دمش بازی کنن ولی با دلش نه !

———————
عابر شهر چشاتم ، دل من اهل ریا نیست / اونی که مثل تو باشه ، حتی توی قصه ها نیست .

———————
گفتم گر عاشق شوم ، گاهی غمی خواهم کشید / من چه دانستم که بار عالمی خواهم کشید .

در ستایش مهربانیت همچون نماز مسافر ، شکسته ام !

———————
بگو با من چه دردی داری ای دل / که هر شب تا سحر بیداری ای دل / گلت را شاید از غم ها سرشتند / که از خود هم تو در آزاری ای دل .

———————
کمی از غصه هایم یاد بگیر که وقتی بودی با فکر رفتنت و وقتی رفتی با فکر برنگشتنت همراه من ماند !

———————
هرگز گنجشکی را که توی دستت داری به امید گرفتن کبوتری که در هواست رها نکن .

———————
از هرچه می رود ، سخن دوست خوشتر است / پیغام آشنا ، نفس روح پرور است / هرگز از وجود حاضر غایب شنیده ای / من در میان جمع و دلم جای دیگریست .

———————
صد سال بعد از مرگ من / گر بشکافی قبر من / خواهی شنید از قلب من / دوستت دارم دوست من .

———————
چه زود میگذرد لحظه هایمان باهم / دقیقه های خوش و آشناییمان باهم / تو رفتی و من این را به چشم خود دیدم / میان فاصله ی ردپایمان باهم / تمام فکر مرا این سوال پر میکند که آیا / فرق میکند خدایمان باهم ؟ / قبول کن پس از آن روز و آخرین دیدار / کمی عوض شده حال و هوایمان باهم / برای اینکه بفهمی چه میکشم ای کاش / عوض شود دو سه ثانیه جایمان باهم .

———————
پین کدتیم رفیق ، سه بار اشتباه بزنی فنا میشیم ، درست بزنی فدات میشیم !

———————
نداشتن تو یعنی اینکه دیگری تو را دارد ، نمی دانم نداشتن ات سخت تر است یا تحمل اینکه دیگری تو را داشته باشد .

———————
دوستم قلبی اگر باشد دعایت می کنم / جان اگر خواهی فدایت می کنم / با تو ام ای گل ، تو تنها نیستی / گوش کن زیبای من ، هر شب صدایت می کنم .

———————
غرق ترانه میشوم از نگاه گاه گاه تو / کاش خانه ای بنا کنم در حوالی نگاه تو .

———————
میان قلب من عشق تو پیداست / لبانت مثل گل خوشرنگ و زیباست / مشو غمگین اگر از هم جداییم / که بی رحمی همیشه کار دنیاست .

———————
هرچند نمیدانم خواب هایت را با که شریک میشوی اما هنوز شریک تمام بیخوابی های من تویی .

———————
مرا به ذهنت ، نه به دلت بسپار ، من از گم شدن در جاهای شلوغ می ترسم .

گر خواهی که جهان در کف اقبال تو باشد
خواهان کسی باش که خواهان تو باشد
-+-+-+-+-+-+-+-+-+-
او بگویید .............!!!
هیچ بادی نتوانست پیغام مرا پشت دل او ببرد لااقل اگر روزی پرسید
در مورد عشق پس بگویید به او عشق همان بود که من به او می ورزیدم
-+-+-+-+-+-+-+-+-+-
مسیحای جوانمرد من !
هوا بس ناجوانمردانه سرد است ... ای
دمت گرم و سرت خوش باد
سلامم را تو پاسخ گوی ، در بگشای
منم من ، میهمان هر شبت ، لولی وش مغموم
منم من ، سنگ تیپاخورده ی رنجور
منم ، دشنام پس آفرینش ، نغمه ی ناجور
نه از رومم ، نه از زنگم ، همان بیرنگ بیرنگم
بیا بگشای در ، بگشای ، دلتنگم
-+-+-+-+-+-+-+-+-+-
صبر کن عشق زمین گیر شود بعد برو
یا دل از دیدن تو سیر شود بعد برو
تو اگر کوچ کنی بغض خدا می شکند
صبر کن گریه به زنجیر شود بعد برو
-+-+-+-+-+-+-+-+-+-
عاشق شدن مثل دست زدن به آتیش می مونه . پس سعی کن تا وقتی که جراتش رو پیدا نکردی هیچ وقت بهش دست نزنی اما اگه بهش دست زدی سعی کن طاقتش رو داشته باشی که تو دستهات نگهش داری
-+-+-+-+-+-+-+-+-+-
دوست خوب داشتن بهتر از تنهایی و تنهایی بهتر از با هر کس بودن است
-+-+-+-+-+-+-+-+-+-
اگر بدانم که خواب تو را بیشتر خواهم دید برای همیشه دیدن تو هرگز بیدار نمی شوم
اگر بدانم که مردگان تو را بیشتر خواهند دید برای همیشه دیدن تو قید زنده بودن راخواهم زد
-+-+-+-+-+-+-+-+-+-
آره زندگیم همینه !دیگه چاره ای ندارم !صبح تا شب این شده کارم یا تو باشی و بخندم یا نباشی و ببارم
-+-+-+-+-+-+-+-+-+-
عاشقانه ترین نگاهم را روی قایقی از باد نشاندم وپارو زنان سوی تو فرستادم وقتی به ساحل نگاه تو رسید تو چشمانت را بستی و قایقم ، غرق شد
-+-+-+-+-+-+-+-+-+-
باغبان ز من آزرده مشو غنچه نچیدم ……پاره های جگر است اینکه به دامن دارم
-+-+-+-+-+-+-+-+-+-
قلب من به اندازه ی دست مشت کرده ام است….من در عجبم که تو با این همه عظمتت چگونه در آن جای گرفتی؟…چنان جای گرفتنی که تا ابد خیال رفتن نداری..
-+-+-+-+-+-+-+-+-+-
با تو دارد گفت و گو شوریده مستی…مستم و دانم که هستم من…ای همه هستی ز تو…آیا تو هم هستی...؟؟!
-+-+-+-+-+-+-+-+-+-
عشق چیزه عجیبیه در اوج خودش{عشق} به نفرت و دشمنی تبدیل میشه
-+-+-+-+-+-+-+-+-+-
شب رفتنت عزیزم هرگز از یادم نمیره
واسه هر کسی که میگم قصه شو آتیش میگیره
-+-+-+-+-+-+-+-+-+-
خیلی مقدسی برام مثل تموم آیه ها
از تو برای تو میگم که لحظه هام به پای توست
خونه ی قلبم کوچیکه
اما . . .
همش به نام توست
-+-+-+-+-+-+-+-+-+-
اگر یار مرا دیدی به خلوت
بگو ای بی وفا ای بی مروت
گریبانم ز دستت چاک چاک است
نخواهم دوخت تا روز قیامت

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : جمعه 20 مرداد 1391 | 18:53 | نویسنده : saheb |
.: Weblog Themes By VatanSkin :.